"ما مظلومیم"


پاسخ سید حسن کاظم زاده به مطلب اصلاح طلبان يزدي كاسه داغ تر از آش مي شوند.

.


آقا ي علیزاده،

بسیاری از دوستانم در جبهه ی اصلاحات، اصرار داشتند که از پاسخ دادن به مطالب شما خودداری نمایم. آنها حتا از پاسخم به مطلب دوم شما، بر من خرده گرفتند. چرا که، اولامطلبتان را مطلب چندان حایز اهمیتی نمی دانستند.و ثانیا، بحث با هویتی مکتوم، در قالب نامی مستعار را، به اصطلاح نمی دانستند.اما من، بر خلاف دوستانم، در پاسخ مطلبتان، سکوت را جایز ندانسته، و شما را ، که در پس نامی کاذب،سنگر گرفته و هویت خود را از افکار عمومی مخفی می دارید، {هرچند با ادبیاتی زمخت و نا آبرومندانه،که نشانی از اخلاق و فرهنگ در آن یافت نمی شود،}دعوت می کنم تا در مناظره یی نوشتاری هم کلام من باشد.
آقای علیزاده،

هرچند نام حقیقی تان بر ما مکتوم است، اما می توان با توجه به این ادبیات زمخت ومطالب آبکی و عاری از محتوا، و شعارهای درپیتی وآلوده به انواع تهمت، بهتان، فحاشی و کینه ورزی ها، به شخصیت حقیقی و هویت اصلی تان پی برد ودانست که با چه نوع نویسنده ای مواجهم و چه سخنانی را می توان از او انتظار داشته باشم.
به هر حال، آن به اصطلاح نقد منصفانه ی تان!!! راخواندم. سخن گفتن در مورد متنی با آن ادبیات درخشان!!! کوچه بازاری، با آن از هم گسیختگی تمام عیار و جملات و پاراگرافهای بی ارتباط با یکدیگر و سطوری که جز عبارتهای تهی از معنا و غیر قابل فهم چیزی در بر نداشت و به شدت شعارزده بود، برایم سخت و مشگل می نماید.امیدوارم تا با یاری پروردگار متعال، بتوانم  پاسخی که حضرتعالی و نوشتارتان شایسته ی آن می باشید را تقدیم حضورتان کنم. ان شاء الله که بتوانید با کمک سطور ناقابل این حقیر ، از خواب زمستانی، که دیر زمانی است بدان گرفتار آمده اید رها شده و بیدار شوید.
یکم:

آقای علیزاده شما با اشاره به مطلبی تحت عنوان "شکاف عمیق در میان اصولگرایان" و شایعه پنداشتن آن، که چندی پیش توسط روزنامه ی وزين خاتم منتشر شده بود، ادعا کردید که "چرا اینگونه فشار و جنگهای روانی بر روی اصولگرایان وارد می شود".
در این زمینه باید گفت که اگر انتشار یک مطلب این چنینی، که چندان هم دروغ و شایعه به نظر نمی رسد و فعال شدن مجدد ستاد های احمدی نژاد، جبهه گیری افروغ ها و خوش چهره ها در برابر دولت و درز خبر فقدان سیصد میلیار تومان بودجه شهرداری تهران به رسانه ها توسط اعضای اصولگرای شورای شهر بدان گواهی می دهد را، فشار بر اصولگرایان استان می دانید، ضرب و شتم دکتر میردامادی، نماینده ی مجلس و رییس کمیسیون امنیت مجلس و عضو شورای مرکزی حزب مشارکت توسط فاشیستهای خشونت طلب استان را که رد پایشان در ماجرای بر هم زدن سخنرانی هاشمی رفسنجانی هم دیده می شود، چگونه ارزیابی می کنید.
راستی سخنان اخیر مصباح در تخریب دولت اصلاحات، و مقایسه سید محمد خاتمی با جعفر کذاب را چگونه توجیه می کنید. و اگر انتشار یک مطلب در مورد اختلافهای اصولگرایان در روزنامه ی خاتم را، فشار روانی بر آنان عنوان می نمایید، پس نامه نگاری طلاب حوزه ی علمیه قم و در واقع شاگردان موسسه ی امام خمینی به هاشمی رفسنجانی در آستانه انتخابات خبرگان رهبری و بر هم زدن سخنرانی وی در پانزدهم خرداد را چگونه تبیین می فرمایید؟
دوم: جناب علیزاده، شما در مرورتان بر تاکتیکهای اصلاح طلبان، فرموده اید که، آنان "با برگزاری جلسات تخصصی، به اصطلاح  خودشان، می خواهند بگویند که فعال هستند. که اصلا اینطور نیست.جلساتی که به چند نفره معروف است و از ابتدا بااختلاف شروع شده است."
پس جناب آقای علیزاده، چرا این قدر از برگزاری چنین جلسات چند نفره که به زعم شما چندان هم مهم به نظر نمی رسد، به واهمه افتاده اید و درصدد تخطئه ی آن و برگزار کنندگانش می باشید. چگونه یاران اصولگرای شما، از دادن یک سالن به اصلاح طلبان، در شهرداری یا مراکز دیگر خودداری می کنند، اما برای گروههای مذهبی مانند انصار فلان و بهمان، بودجه های چنین و چنان تصویب می نمایند.
به راستی کاش توضیح دهید که چه چیزی در این جلسات نهفته است که این چنین لرزه بر اندام شما افکنده که مجبور شده ایدد ست به قلم برده و همین جلسات چند نفره را هم که در آستانه ی برگزاری انتخابات امری عادی و معمول محسوب می شود را نمی توانید
تحمل نمی کنید.
سوم:جناب علیزاده، در نکته ی سوم خود، فرموده اید که "برگزاری جلسات ضد عدالت و تخریب دلسوزان نظام،...در دستور کار اصلی اصلاح طلبان یزدی قرار گرفته است". اما اشاره نکرده اید، که چرا هر گاه در برابر پرسشگری اصلاح طلبان کم می آورید، نقد آنها به برخی از مسوولین درجه سومی را تخریب دلسوزان نظام ارزیابی می کنید.
بهتر است که شما، نقد اصلاح طلبان یزدی از مسوولین را، در کنار نقد نمایندگان اصولگرای مجلس قرار دهید، تا بدانید چه کسانی تیشه به ریشه ی دولت اصولگرای احمدی نژاد نهاده اند.
آقای علیزاده، حال که انتشار مطلب کوچکی در روزنامه ی استانی خاتم، تا بدین حد شما را بر آشفته، بهتر است خود را به جای مهندس سفید بگذارید که در طول تمام این سالها، شدیدترین توهین ها و تهمتها را شنید، اما دم بر نیاورد، و زبانی و قلمی را برای دفاع خود به زحمت نیافکند.اگر شما به جای او بودید چه می کردید؟

چهارم: فرمودید که اصلاح طلبان در تلاشند، تا به افکار عمومی تلقین کنند که "واقعا دولت سعی دربسته کردن فضای سیاسی و فرهنگی در نظام است".
در پاسخ باید گفت آنرا که عیان است چه حاجت به بیان است. و هرچند دولت اصولگرایان، تا کنون موفق نشده تا همه برنامه ها و اهداف خود را، برای ایجاد محدودیت سیاسی و فرهنگی به مرحله ی اجرا درآورد، اما شاهد عزم جدی بدنه ی دولت، در ایجاد این گونه محدودیتها می باشیم. و اگر اینگونه نیست، پس چرا دولت به فیلتر نمودن سایتهای سیاسی منتقد خود می پردازد و حتی به سایتهای اصولگرایان منتقدی چون عارف نیوز و انتخاب نیز رحم نمی کند؟
چرا علی رقم قولی که وزیر ارشاد در هنگام دست یافتن به وزارت به احزاب داده بود عمل نشده و همچنان در برابر اعطای مجوز نشریه به حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی مقاومت می کند؟
آیا نامه ی دکتر الهام به قاضی مرتضوی، جر محدود نمودن منتقدان سیاسی و فرهنگی دولت هدف دیگری هم داشت؟ و چگونه آقای رییس جمهور توانسته به این سرعت، آن سخن معروفش، که گفته بود "انتقاد کنید و جایزه بگیرید" را فراموش کرده است.

آیا می دانید از زمان به قدرت رسیدن اصولگرایان در دولت، چه تعداد تشکل و نشریات دانشجویی به محاق توقیف رفته اند؟ چند نفر از استادان رتبه اول کشور به عنوان بازنشستگی از دانشگاههای بیرون شده و چه تعداد دانشجو در کشور بازداشت شده اند؟
هیچ می دانید چه تعداد از فعالان سیاسی، بدون حق برخورداری از وکیل، در سلولهای انفرادی روزگار می گذرانند. وآیا می دانید که برای کنترل فعالان سندیکای اتوبوسرانی شرکت واحد تهران و حومه، اعضای خانواده برخی از آنان چندین ساعت بازداشت شدند؟
مگر نمی بینید که ممیزی کتاب و فیلم به چه وضعیتی دچار آمده و کانون مدافعان حقوق بشر، علی رقم کسب مجوز های لازم، غیر قانونی اعلام می گردد؟ و هنوز دکتر عبدالکریم سروش اجازه نمی یابد تا در جلساتی چون همایش دین و مدرنیته سخنرانی نماید؟
و هیچ نهادی حاضر نمی شود سالن اجتماعات تحت نظارت خود را به اصلاح طلبان  قرار کرایه دهد؟ مگر نمی دانید که دولت، دارد تحت عنوان اصلاح قانون انتخابات، نردبانی را که از آن بالا رفته را بر می دارد تا دیگران نتوانند به این راحتی ها از آن بالا روند؟ متاسفانه کار دولت به آنجا رسیده که حتي برای نشریات داخلی احزاب تصمیم گیری می کند و از انها می خواهد که برخی از بیانیه های خود را در نشریات داخلی خودشان هم منتشر نکنند. بگذریم که اقدامات دولت جدید، در محدود ساختن فعالان سیاسی و فرهنگی در این مدت یکساله، آنقدر زیاد است که نمی توان به همه ی آنها در این نوشتار کوتاه پرداخت.
پنجم: در نکته ی چهارم خود، فرموده اید که "مظلوم نمایی دیگر تاکتیک های این گروه است."آقای علیزاده آیا شما به راستی در مظلومیت ما اصلاح طلبان در تردید هستید؟
ما مظلومیم، چرا که ما را با جعفر کذاب مقایسه می کنید. مظلومیم بنا به آنچه که همسر دکتر الهام در کتاب احمدی نژاد معجزه ی هزار ه ی سوم ما را بدان متهم ساخته است.
ما مظلومیم چرا که جلسات سخنرانی ما در سراسر کشور با خطر تهاجم مغولوار گروههای فشار مواجه است. و برخی سخنرانان ما اجازه پیدا نمی کنند تا در همایشها و جلسات سخنرانی کنند.
ما مظلومیم، چرا که مثل آب خوردن رد صلاحیت می شویم و زندان می رویم. آقای علیزاده، ما به هزار و یک دلیل که جرات بیان بسیاری از آنها را نداریم مظلومیم.
ششم: شما فرموده اید که "آنها (اصلاح طلبان) در قسمتی از ادارات، دولت در سایه تشکیل داده اند".در پاسخ باید یادآور شد، که تنها در وزارت کشور،شش هزار نفر، شامل مهرورزی دولت شده و تغییر کرده اند و در استان نیز کمتر مسوولی است که بر مسند پیشین باقی مانده باشد. همچنین، کارکنان اصلاح طلب، مغضوب قرار گرفته و به شدت بر آنان نظارت شده و توسط روسای ادارت بایکوت می شوند. با این وضع، به نظر شما دیگر جایی برای دولت در سایه باقی می ماند. راستی شما برایحل مشکل احتمالی
دولت در سایه، چه راهی را پیشنهاد می کنید؟ بهتر نیست برای جلوگیری از تشکیل دولت در سایه، پا را فراتر نهاده و کلیه ی کارکنان اصلاح طلب را از کار بر کنار نمود؟ راستی با ریختن آنان به دریاچه ی نمک چطورید؟ با این کار، هم جا برای به کارگیری جوانان اصولگرا در ادارات دولتی باز می شود و هم نسیم مهرورزی در ادارات سایه گستر خواهد شد.
در پایان، منتظر پاسخ جنابعالی هستم و از شما می خواهم که تا حد امکان، خود را از زیر نقابی که در آن گرفتار آمده اید نجات داده و با هویت حقیقی خود دراین گفتمان شرکت فرمایید.

يزدفردا:مطلب فوق عينا و بدون هيچ دخل و تصرفي آورده شده وانشالله در صورت ادامه هر دو طرف مرز بندي هاي رسانه اي را رعايت تا ما گرفتار سانسور نشويم و بتوانيم در جايگاه خود كه همانا انعكاس نظرات دوستان با تمام گرايشات است گام برداريم و توضيح ديگر كه لازم است عنوان شود در مورد اقاي امير عليزاده مي باشد كه بر اساس فتوكپي شناسنامه ارسالي ايشان با همين نام روئيت گرديده  و مورد تائيد سايت مي باشد و اميدواريم بتوانيم در انعكاس نظرات دوستان از تمام جناحها رعايت امانت داري را انجام دهيم و بر خود لازم ديديم از عنايت خاص اقاي كاظم زاده به سايت يزدفردا در مورد ارسال جوابيه و ايجاد فضاي گفتگوي دوطرفه  نيز تشكر نمائيم

 

اخبار مرتبط:

 

اصلاح طلبان يزدي كاسه داغ تر از آش مي شوند اصلاح طلبان يزدي كاسه داغ تر از آش مي شوند
تاریخ : 04 شهريور 1385 - قبل‏ازظهر 10:17
 
 
 
 
 
دروغ که کنتر ندارد دروغ که کنتر ندارد
تاریخ : 03 شهريور 1385 - قبل‏ازظهر 01:50
 
 
 
 
 
احزاب اصلاح طلب يزدي را بهتر بشناسيم احزاب اصلاح طلب يزدي را بهتر بشناسيم
تاریخ : 02 شهريور 1385 - قبل‏ازظهر 08:19









گزارشي ازدور جديد فعاليت اصولگرايان يزدي گزارشي ازدور جديد فعاليت اصولگرايان يزدي
تاریخ : 29 مرداد 1385 - قبل‏ازظهر 02:23








کسی که بارش شیشه است، سنگ در دست نمی گیرد! کسی که بارش شیشه است، سنگ در دست نمی گیرد!
تاریخ : 23 مرداد 1385 - قبل‏ازظهر 06:50


اعتماد نيوز و حركتي تازه اعتماد نيوز و حركتي تازه
تاریخ : 23 مرداد 1385 - قبل‏ازظهر 02:57


هیاهوی بسیار برای هیچ هیاهوی بسیار برای هیچ
تاریخ : 21 مرداد 1385 - قبل‏ازظهر 10:42
 
 


 


 

 

يزدفردا


  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا